معمولا کودکانی که با مواجه با دیگران احساس ناراحتی می کنند، بیشتر در معرض خجالت کشیدن قرار می گیرند. مسئله خجالتی بودن کودکان را میتوان از چند بعد شناختی، اجتماعی و روابط کودک و خانواده بررسی کرد. خجالتی بودن چند مسئله را در بر میگیرد، باید دید این مشکل ناشی از چیست، گاهی کودک در توانمندی های شناختیاش دچار مشکل میشود و خجالتی بودن را به صورت اثر جانبی این مشکل نشان میدهد. کم و بیش این مورد در همه کودکان وجود دارد اما اگر شما پدر و مادر عزیز حس کرده اید که این مورد در فرزند شما بیش از اندازه است، در گام اول کاری نکنید که به این مسئله دامن زده باشید.
در اینجا به بیان و بررسی برخی از علل و نشانه های مهم خجالتی شدن کودکان خواهیم پرداخت :
برخورد نادرست با کودکان : از عوامل موثر بر کمرویی ،برخورد نادرست جامعه ،خانواده ، مدرسه، مهدکودک، برنامه های تلویریون، می باشد که مانعی جدی در رشد خلاقیت ها و قابلیت های کودک اند.
ژنتیک : ژنتیک یکی از علل خجالتی بودن کودکان است برای مثال ممکن است در خانوادهای پدر و مادر بگویند که ما هم در این سن به این صورت بودیم.
خطای والدین در تحرک کودکان : بعضی از بچهها موقع بازی در صف سرسره میایستند و مدام نوبتشان را به دیگران می دهند، این مسئله به مشکل حرکتی آنها بر میگردد که معمولاً نیز دست و پا چلفتی تلقی میشوند. مقصر اصلی این مشکل، والدین هستند و وقتی آنها غذا در دهان کودک میگذارند و بند کفشهایش را میبندند در واقع حرکت را از او گرفتهاند که این عامل میتواند بر یادگیری اثر بگذارد.
تنبیه یا حمایت غلط والدین از کودکان : گاهش پیش می آید والدین با رفتارهای زننده ای که با کودک شان دارند سبب می شوند تا کودکان شان اعتماد به نفش خود را نادیده بگیرند. خانواده هایی هم هستند که درجه حمایت خود را از فرزند شان به حد اعلا رسانده اند که این دو عامل نقش بسزایی برای کمرو شدن کودک خواهد داشت.
یادگیری و سیستم تربیتی خانواده : مسئله یادگیری و سیستم خانواده عامل دیگری است که میتواند از کودک فردی خجالتی بسازد، وقتی والدین نمیتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند و ترجیح میدهند تنها باشند فرزندشان نیز اینگونه تربیت میشود.
ناتوانایی ذهنی برخی کودکان : کودکانی هم هستند که ناتوانیهای ذهنی دارند. در عقبماندگان ذهنی خفیف و کسانی که در گروه مرزیها قرار میگیرند و بهره هوشی بین 70 تا 90 دارند میتوانند عوامل خجالتی بودن را نشان دهند.
ناظر و تماشاچی یا مردد بودن : در این حالت کودک تمایل بهبودن و بازی کردن با دیگر همسالان خود را دارد ولی بدلیل اضطراب اجتماعی از درگیر شدن و شراکت خودداری کرده و از نظر رفتاری در گوشه ای فقط نظاره گر بازی دیگر کودکان می شود و به اصطلاح در اطراف آنها می پلکد. این حالت معمولاً در کودکان با والدین بسیار کنترل کننده، حمایت گر و مداخله گر بیشتر دیده می شود.
مقایسه کودک با سایر کودکان : والدینی که مدام رفتار و حرکات کودکشان را با سایر کودکان میسنجند و دائماً او را با دوستانش مقایسه میکنند، ناخواسته زمینهی خجالتی بودن کودک را مساعد میکنند. مخصوصاً اگر این مقایسه با بچههایی باشد که کودک، قدرت هم گامی با آنان را نداشته باشد. مقایسهی کودکان حتی با خواهر و برادرش هم آسیب رسان است.
تجربههای منفی گذشته : کودکانی که چندین شکست پی در پی را تجربه کردهاند، ممکن است، انزوا و دوری از جمع را برگزینند. آنهایی که از سوی اعضای خانواده و دوستان مورد انتقاد و سرزنش و تمسخر قرار میگیرند، دچار نوعی عدم برقراری ارتباط و کمرویی میشوند.
منبع و ماخذ : pasokhbartar.com