افسردگی اختلال پنهان و منزویکنندهای است که تمام افراد مبتلا، آن را بهگونهی متفاوتی لمس کردهاند و همین ویژگی باعث میشود نحوهی برخورد با افراد افسرده، برای دیگران گیجکننده باشد. گاهی اوقات خیلی سخت است که بدانید با کسی که دچار افسردگی شده است چطور حرف بزنید. ممکن است بترسید که اگر آن موضوع و نگرانیتان در آن رابطه را مطرح کنید، آن فرد عصبانی یا ناراحت شده و یا نگرانی شما را نادیده بگیرد. احتمالاً نمیدانید چه سوالاتی باید از او بپرسید و چطور از او حمایت کنید. ابتلا به افسردگی در طول زندگی یک نفر از هر چهار خانم اتفاق می افتد. پس نباید این بیماری را فقط مختص افراد ضعیف دانست. برخی معتقدند میزان ابتلای آقایان به افسردگی نصف خانم هاست ولی عوامل اجتماعی و محیطی موجب تشخیص ندادن بیماری آنان کمتر از خانم ها می شود. نقش روابط بیمار با نزدیکان و به ویژه همسردر رابطه با افسردگی حائز اهمیت است . اطرافیان نقش بسیار مهمی در درمان فرد بیمار دارند و دربین نقش همسر از همه مهم تر است ، همسر می تواند از میزان درد و رنج بیمار بکاهد و فرآیند بهبود در او را سریع تر کند.
در اینجا به بیان برخی از بهترین روش های برخورد با افراد افسرده خواهیم پرداخت :
قضاوت یا انتقاد نکنید : حرفهایی که به فرد افسرده میزنید، بر او تأثیر میگذارند. قدرت این حرفها و اثرشان را دستکم نگیرید. از گفتن جملاتی نظیر این اجتناب کنید: تو فقط باید دیدگاهت رو عوض کنی و بهجای نیمهی خالی لیوان به نیمهی پرش نگاه کنی یا فکر کنم همهی مشکلات تو مال فکراییه که تو سرت داری. اگه از اتاقت بیای بیرون و بری تو اجتماع، طرز فکرت عوض میشه. معنای این جملات این است که فرد افسرده توانایی کنترل احساسات خود را دارد به انتخاب خودش میخواهد افسرده باشد! این جملات نهتنها غیراحساسی و نامهربانانه هستند، بلکه میتوانند انزوای فرد افسرده را تشدید کنند.
خودتان را پاک نکنید : درمان افسردگی فرد افسرده معمولاً زمان زیادی می برد که این صرف زمان سبب خستگی و عصبانیت شما می شود پس بهتر است در این شرایط کمی به فکر خود باشید و درست و کامل غذا بخورید، ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید، با دوستان و نزدیکان ارتباط برقرار کنید و تفریحات خود را از یاد نبرید اما باید در این کارها تعادل را رعایت کنید زیرا این روند باعث دلخوری همسرتان می شود و او گمان می کند که او را درک نمی کنید.
افراد افسرده را به تنبلی محکوم نکنید : بیمار مبتلا به افسردگی در ذهنش یک به طور دائم یک میدان جنگ در حال وقوع میباشد، پس این افراد همیشه احساس خستگی میکنند. فرد افسرده، انرژی و انگیزه کافی ندارد تا بتواند توقعاتی که افراد سالم از آنها دارند را برآورده کند. ممکن است از زیر بار هر مسئولیتی شانه خالی کند، بیشتر اوقات روز را در تخت خود باشد، حتی برای حمام رفتن، غذا خوردن و بیرون رفتن بهانه بیاورد. فرد افسرده را درک کنید، او قصد لجبازی یا نقش بازی کردن ندارد. به او کمک کنید تا به تدریج از لحاظ رفتاری فعال شود و سعی کنید همواره به او انگیزه بدهید. برای اطلاع از راههای افزایش انگیزه در بیمار افسرده کلیک کنید.
از موفقیت های هرچند کوچک آنها نیز تقدیر کنید : اگر دوست مبتلا به افسردگی شما آمادگی انجام فعالیت های بزرگ را ندارد، روی انواع کوچک تر آن تمرکز کنید. زمانی که موفقیتی را در همان کارهای کوچک بدست می آورد نیز او را تشویق کنید. دکتر سرانی می گوید: “برای دوست تان که به افسردگی مبتلا است، در مواقعی حتی دوش گرفتن، لباس پوشیدن و آماده شدن، انجام کارهای خانه و رفتن به رختخواب هم می توانند کارهای مفیدی تلقی شوند و می توانید به او بگویید که من می دانم که انجام همگی این کارها چقدر دشوار است اما تو همه آنها به خوبی انجام دادی. می توانید او رادر آغوش بگیرید، با علامت رضایت بر پشت او بزیند و یا دست هایش را در دست های تان بگیرید. همچنین این حس را به آن فرد انتقال دهید که از کارهایی که انجام داده شاد هستید. باید بدانیم که برای افراد مبتلا به افسردگی حتی انجام کارهای آسان روزمره هم دشوار و گاه نشدنی است.
استرس زندگیاش را کاهش دهید : حداقل در این روزها که افسرده است و با ناراحتی دست و پنجه نرم میکند، سعی کنید اخبار و موضوعات استرسزا و ناراحتکننده را کمتر به او برسانید. یادتان باشد او هرچه بیشتر بتواند در آرامش زندگی کند و خیالش راحت باشد، افسردگیاش هم بهتر و زودتر برطرف خواهد شد.
منبع و ماخذ : pasokhbartar.com