بیشترِ مردم فکر می‌کنند قهرکردن و بدخلقی فقط مختص بچه‌های کوچک است که نمی‌توانند احساسات‌شان را کنترل یا بیان کنند. ولی آدم‌بزرگ‌ها هم می‌توانند عصبی شوند، طوری که ویژگی‌های عصبانیت آنها درست مانند قهر بچه‌ها باشد. خوشبختانه بیشترِ بزرگ‌ترها انسان‌هایی منطقی‌اند که می‌توانند فکر کنند و خشم خود را کنترل کنند. ولی برقراری ارتباط با فردی عصبی کمی فرق می‌کند. برای همه ی ما اتفاق افتاده است که بعضی اوقات عصبانی شویم یا حداقل با افراد عصبانی روبرو شویم. شرایط بسیار سخت است خصوصا اگر شخص عصبانی بی منطق هم باشد. زمانی که فرد با عصبانیت با ما صحبت می کند واکنش ما در برابر او هم بیشتر حالت تهاجمی پیدا میکند. گاهی مواقع نمی‌توان این افراد را از دیگران براحتی تشخیص داد، چراکه ممکن است خود را زیر پوششی تقلبی مخفی کنند و در برابر دیگران تا آنجا که می‌توانند برخورد مناسبی داشته باشند. بسیاری از آنها حتی از هوش سرشار و استعدادهای فوق‌العاده‌ای برخوردارند، اما با گذر زمان معلوم می‌شود به دلیل عصبی بودن نمی‌توانند از توانایی‌های خود بهره ببرند.

در اینجا به بیان برخی از مناسب ترین روش های مواجهه با افراد عصبانی خواهیم پرداخت :

سعی کنید نیمه‌ی تاریک وجود طرف مقابل را بشناسید : زمانی که در نزدیکی فرد خشمگین هستید یا مخاطبِ فوران خشم او بوده‌اید، اینکه برای او دلسوزی کنید یا حتی درکش کنید خیلی سخت است؛ شما فقط می‌خواهید خود را از آن موقعیت رها کنید یا به او بفهمانید که چه آدم‌ کله‌خری است. زمانی که احساس کردید خون‌تان در پاسخ به این خشم به جوش می‌آید، نفس عمیقی بکشید و به خاطر داشته باشید که شما به احساسات خود تسلط دارید. سپس به یاد بیاورید که همیشه یک چیز دردناک یا بیمارگونه پشت خشم وجود دارد. افراد خشمگین احساس نارضایتی، رنجش، زخم‌خوردگی و درک نشدن دارند و حتی اگر افرادی خودشیفته یا کنترل‌گر باشند، می‌دانند که رفتارشان زننده و ناخوشایند است. خشمگین بودن نمی‌تواند حس خوشایندی باشد. احتمالا برای بسیاری از افراد حس دردناکی است و باعث تنها شدن آن فرد می‌شود.

رفتار دفاعی نداشته باشید : می دانم که بسیار سخت است در مقابل افراد عصبانی و پرخاشگر که رفتار بدی با ما دارند ساکت باشیم و مقابله نکنیم. می خواهیم که از خودمان دفاع کنیم ولی نباید فراموش کنیم که او هم عصبانی است. و رفتار مقابله جویانه مسئله را حل نمی کند. مسائل را شخصی نکنید و به خود نگیرید.

خونسردی خود را حفظ کنید : یادتان باشد که وقتی کسی فریاد می‌زند، مشکل از شما نیست، بلکه از جانب اوست. این فرد مهارت کنترل خشم را به خوبی یاد نگرفته یا دلیل دیگری برای فریاد زدن دارد که به شما مربوط نمی‌شود. اگر واکنش تند نشان دهید، او هم می خواهد تندی شما را جواب بدهد و وارد یک چرخه‌ی معیوب خواهید شد. پس خونسرد باشید، حتی اگر از درون برآشفته‌اید. اگر تن صدای‌تان آرام باشد، احتمال اینکه به راه حلی برسید خیلی بیشتر است.

شنونده باشید : معمولا آدمها وقتی احساس می کنند کسی به حرفشان گوش نمی دهد عصبانی می شوند بنا براین برای آرام کردن فرد عصبانی می توانید از جمله هایی مانند ” حرفهایت را می شنوم ، متوجه هستم که عصبانی هستید ، فکر نکن برای کسی اهمیت نداری ” ، استفاده کنید و حتی اگر حرفی که فرد عصبانی به زبان می آورد درست نیست هم اصلابا او بحث نکنید. شما می توانید وقتی آرام شد با او صحبت کنید اگر در زمان عصبانیت به او بگویید حرفش درست نیست او عصبانی تر می شود و معمولا بحث کردن با آدم عصبانی به هیچ جا نمی رسد و ثمره ای ندارد اما اگر به حرفهای او گوش کنید و از عبارات تسلی دهنده استفاده کنید او کم کم آرام می شود.

استراتژی داشته باشید : تعامل با رئیس خشمگین دشوار است، زیرا شغل و معاش شما در دستان این شخص است. اگر رئیس‌تان اغلب منطقی است اما مستعد طغیان خشم است، باید بتوانید گفتگوی آرامی را ترتیب دهید تا او بداند که خشمش چگونه بر عملکرد شما اثر می‌گذارد.اگر رئیس‌تان غیرمنطقی است، بهترین کار این است که به آرامی و حرفه‌ای پاسخ دهید و از درگیر کردن خود در پاسخی واکنشی جلوگیری کنید.

خشم‌تان را خالي نکنيد : اين يک باور غلط اجتماعي است که مي‌گويند بيرون ريختن غضب و خشم و عصبانيت هميشه بهترين راه احساس راحتي است. خالي کردن خود با فرياد و عصبانيت مي‌تواند باعث بروز مشکلات بيشتر شود به جاي اينکه آنها را حل کند. اين کار مي‌تواند روابط بين افراد را بدتر کرده و شيوه خوبي براي الگو بودن براي کودکان نيست.

از کلمه‌ی ما استفاده کنید : استفاده از کلمات من و تو شما را از طرف مقابل‌تان جدا می‌کند و این جدایی باعث می‌شود او حالت دفاعی بیشتری بگیرد یا عصبی‌تر شود. استفاده از کلمه‌ی ما این‌طور القا می‌کند که شما هر دو در یک تیم هستید و تاحدی از خشم او کم می‌کند.

منبع و ماخذ : pasokhbartar.com